Silo (سایلو) ؛ پناهگاهی امن یا زندانی ابدی؟
حال که دومین فصل از سریال سایلو درحال پخش است، بهانه ای برای ما شد تا به نقد و بررسی سریال Silo بپردازیم؛ در حال حاضر روز پخش سریال silo، روزهای جمعه هر هفته می باشد و در حال حاضر در میانه فصل دوم هستیم. سیلو یا سایلو سریالی است که با چند قسمت اول در فصل یک توانست نظر مخاطبان بیشماری را به خود جلب کند. سیلو که یک داستان آخرالزمانی است با پرداختی متفاوت و جدید به موضوع «دنیای بعد از نابودی زمین»، توانست راه خود را در میان سیل عظیمی از سریالهای تولیدشده در این ژانر پیدا کند. علاوه بر داستانسرایی؛ سینماتوگرافی جذاب، بازیگران دقیق، موسیقی دلهرهآور و طراحی صحنه خوب تنها بخشی از علل موفقیت این سریال است. با ناین مووی همراه باشید.
وبسیات رسمی imdb در مورد این سریال نقل می کند که: جولیت، مهندسی که مأمور بررسی مرگ یک همکار خود است، رازهایی شگفتانگیز را کشف میکند که تهدیدی جدی برای ساختار دنیای بسته آنها به شمار میآید.
In a bleak dystopian future, humanity clings to survival deep underground within the confines of a colossal silo. Juliette, an engineer tasked with unraveling the mystery behind the death of a colleague, uncovers startling secrets that threaten the very fabric of their enclosed world. Based on the novel “Wool” by Hugh Howey.
از رمان اقتباس شده سریال سیلو چه میدانیم؟
سریال سیلو اقتباس از رمان Wool نوشته هیو هاو است. این رمان ابتدا بهطور آنلاین منتشر شد و در سال ۲۰۱۱ به یکی از پرفروشترین آثار علمی تخیلی تبدیل گردید. این مجموعه دنیای پیچیدهای از آیندهای دگرگونشده را خلق میکنند و در قالب یک دنیای پساآخرالزمانی رخ میدهد که در آن بشریت درون یک سیلو عظیم (یک ساختار زیرزمینی و محصور) زندگی میکند، جایی که همه چیز تحت قوانین و نظارت شدید قرار دارد.
در دنیای Wool، انسانها مجبورند در سیلوهای محدود و در بسته زندگی کنند، چرا که سطح زمین بهشدت آلوده است و کسی جرات نمیکند بیرون از سیلوها قدم بگذارد. در این دنیای تاریک و محدود، مردم بهشدت کنترل میشوند و مجبورند از درک حقیقت درباره دنیای بیرون محروم باشند. سریال سیلو، که توسط اپل تیوی پلاس ساخته شده، برخی از عناصر رمان را در خود دارد اما در عین حال با تغییراتی در داستان و شخصیتها، آن را به یک تجربه تازه برای بینندگان تبدیل کرده است. رمان Wool به ویژه برای پردازش پیچیده مفاهیم هویت، حقیقت، قدرت و کنترل اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در آن، شخصیتها در برابر واقعیتهای پنهان دنیای خود قرار میگیرند و به تدریج درمییابند که آنچه از آنها گفته شده، شاید حقیقت نداشته باشد. این تضاد میان حقیقت و واقعیتهای تصنعی، محور اصلی داستان است که در هر بخش از مجموعه بهطور عمیقتر بررسی میشود. Wool بهطور کلی یک اثر علمی تخیلی دلهرهآور است که به مسائل اجتماعی و روانشناختی مانند آزادی، کنترل و سرکوب ایدهها میپردازد.
گذری بر داستان Silo
تصور کنید 140 سال از مسمومیت زمین گذشته و تنها راه زنده ماندن، پناه گرفتن در سیلو است. این معجزه ی بزرگی است که سیلو و گردانندگان آن به ۱۰ هزار بازمانده ی بشر دادند. در یک سازه ۱۴۴ طبقه ای برای ۱۴۰ سال که براساس سلسه مراتب، از بالاترین مقام و وارثان اولیه سیلو تا کارگران زیرزمینی که شغلهای سختتر را بر عهده دارند، دسته بندی شدهاند. اما این تمام واقعیت است و سیلو پناهگاه امنیست برای انسان باقی مانده؟
در این مکان سوال پرسیدن درمورد گذشته ممنوعیت بزرگی دارد. نگهداری یا انتشار هر اطلاعاتی هر چند کوچک و ناچیز
بدترین مجازات را در پی دارد؛ یعنی اخراح از سیلو که مساوی است با مرگی دردناک بر روی زمین مسمومشده. مجرمین اخراج شده پس از دقایقی کوتاه از هوای سمی از بین میروند. اما صاحبان سیلو چرا چنین قوانین سختی را برای آگاهی مردم در نظر گرفتهاند؟ جواب این سوال را باید در ادامه سریال دنبال کنید. سیلو نمادی از نقطه امن آدمیست؛ تا زمانیکه فرمانبرداری مطیع و قانع و سپاسگذار باشی، در امنیت و رفاه زندگی خواهی کرد، اما از ثانیهای شروع به شک کردن و پرسش کنی تبدیل به مهرهای خطرناک برای سیلو خواهی شد. هیچکس در سیلو نمیداند که این سازه توسط چه کسی و چرا ساخته شده است. کسی چیزی از جهان پیش از مسمومیت ندیده، وسیله های پیش از سیلو اقلام ممنوعهان. هیچکس از هیچ چیز آگاه نیست و نباید آگاه باشد. این سوالات، شروع جذاب داستان پر رمز و راز سیلوست.
غمگین ترین لوکیشن سریال قطعا کافه تریاست. تنها جایی که یک پنجره به بیرون دارد، یک تصویر از زمین نابود شده و اجساد آدمهایی که یا مجازات شدهاند یا به درخواست خود از سیلو رفتهاند. کافه تریا تنها نقطه اتصال بازماندگان به جهان بیرون است. پنجرهای رو به دنیای از بین رفته، به گذشته و حتی آینده. یکی از بزرگترین نقاط قوت سریال سیلو ایجاد همذاتپنداری زیادی بریا مخاطب است. به تصویر کشیدن محفظهای بسته برای نگه داشتن انسانها و به اسارت کشیدن آنان به اسم محافظت.
این روزها داستانهای آخرالزمان بی شماری نوشته و ساخته میشوند، مانند فیلم آخرالزمان که این سوژه پتانسیل به کلیشه افتادن دارد و مهارت منحصربه فردی نیاز است که از آخرالزمان داستانی را روایت کنی که تکراری و خستهکننده نباشد. سیلو جز آن دسته از سریالهاست که دچار کلیشه نشده و موضوع متقاوت خودش را پیش میبرد. سریال کشش بالایی دارد و باتوجه به داستان و نوع پرداخت پرهیجانش، مخاطب را تشنه و منتظر ادامه داستان میگذارید، نکتهای مثبت که یک سریال را محبوب مخاطب میکند.
ما دیدن سریال سیلو را به شما پیشنهاد میکنیم به خاطر تاکید فراوان آن بر گذشتن از ترسها و قانع نشدن به شرایطی که دیگران برای ما ساختهاند. سیلو از اهمیت «دانایی» میگوید، از ارزش «اتحاد»، از ارزش «خواندن تاریخ». سیلو نه تنها یک اثر تخیلی و آخرالزمانی جذاب است، بلکه از مسائلی حرف میزند که مثل درس زندگی مملو از تلنگر است.
سریال silo تیزر :